تعریف برند چیست؟
قبل از اینکه به سراغ اهمیت برندینگ و مراحل برند سازی برویم بهتر است به اصول اولیه و ابتدایی آن نگاهی بیندازیم. برند چیست؟
برند ویژگی یا مجموعهای از ویژگیهاست که یک سازمان را از سازمانهای دیگر متمایز میکند. هر برندی بهطور معمول از نام، عبارت تبلیغاتی، لوگو یا سمبل، طراحی، صدای برند تشکیل شده است.
همچنین برند به تجربه کلی مشتری هنگام تعامل با یک کسبوکار مشخص، بهعنوان خریدار، مشتری، فالوور شبکههای اجتماعی و غیره اشاره دارد.
تعریف برندینگ چیست؟
برندینگ فرایند تحقیق، توسعه و بهکارگیری یک ویژگی مشخص یا مجموعهای از ویژگیها برای سازمان است، بهنحوی که مصرفکنندگان بتوانند برند شما را به محصولات یا خدماتتان ربط دهند.
برندینگ بخش مهمی از استراتژی بازاریابی است، زیرا برندی که خوب بنا نهاده شده، بیانگر ثبات است و اعتماد مشتری را جلب میکند. برندینگ یک فرایند تکراری و مستمر است و نیازمند لمس قلب مشتریان و کسبوکارتان است. برندینگ به دلایل بسیاری مهم است که در ادامه به آنها میپردازیم.
5 اهمیت برندینگ در کسبوکار دارد؟
اهمیت برندینگ در تأثیری نهفته است که روی فرایندهای تصمیمگیری مصرفکنندگان باقی میگذارد. موقعیت یک برند در بازار بر خریدهای مصرفکنندگان و بازدهی کلی کسبوکار تأثیر خواهد گذاشت. برندینگ موفقیتآمیز میتواند به ایجاد یک کمپانی موفق یا حرکت کردن یک کمپانی موفق به سوی موفقیتهای بزرگتر کمک کند.
برندینگ مهم است چون میتواند:
-
- افزایش شناخت
-
- جذب مشتریان جدید
-
- حفظ مشتریان موجود
-
- بالا بردن ارزش کسب و کار
-
- ارتباط با مخاطب هدف
مراحل برند سازی چیست؟
1 . مخاطبان هدف خود را مشخص کنید.
برندینگ به آگاهی، شناخت، اعتماد و درآمد منجر میشود. درمورد این موارد صحبت کردیم، اما بیایید یک قدم به عقب برداریم و منبع آنها را بشناسیم: مصرفکنندگان، و نه هر مصرفکنندهای، بلکه مخاطبان و مشتریان هدف شما.
اگر برند شما با مخاطبانتان سازگار نباشد، به آگاهی، شناخت، اعتماد و درآمد منتهی نمیشود؛ اینجاست که تحقیقات بازار هدف وارد میشود.
قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید باید نتیجه بگیرید که برندینگ شما خطاب به چه افرادی سخن میگوید، محصول شما به چه کسانی خدمت میکند، مشتری ایدئال شما کیست و اصلا چرا کسبوکارتان را راه انداختهاید.
چیزهایی که درباره بازار هدف و پرسونای خریداران خود یاد میگیرید در آینده بر تصمیمات برندینگ شما تأثیر میگذارد، پس این مرحله را در اولویت قرار دهید.
2 .بیانیه مأموریت خود را تعیین کنید.
بیاید به موردی که در بخش قبل پرسیدیم برگردیم: «چرا کسبوکار خود را شروع کردید؟» پاسخ به این سؤال به شما کمک میکند تا بیانیه مأموریت خود را بسازید که هدف و علاقه شما را بهعنوان یک سازمان مشخص میکند.
قبل از اینکه برندی را خلق کنید که مخاطبانتان آن را بشناسند، برای آن ارزش قائل شوند و به آن اعتماد کنند، باید قابلیت ارائه هدفتان را داشته باشید؛ بعد از آن است که هر بخش از برندتان (لوگو، عبارت تبلیغاتی، تصویر، صدا و شخصیت) میتواند آن مأموریت و چشم انداز را منعکس کند.
با تعریف کردن مأموریت، ارزشها و شخصیت خود به عنوان یک برند، بدانید که چه کسی هستید و این موارد را در تمام برخوردهایتان با مشتریان ثابت نگه دارید. مشخص کردن آنچه میخواهید به دست آورید، چرایی آن و اینکه چگونه پیامتان را به مشتریان انتقال خواهید داد، همگی از اجزای کلیدی برندینگ هستند.
بیانیه مأموریت شما سنگ بنای بیانیه برندتان است که شامل چرایی وجود سازمانتان و توجه افراد به برند شماست.
3 .ارزشها، ویژگیها و مزایای خود در برندینگ را تعریف کنید.
احتمالا کسبوکارهای فراوانی در صنعت و حوزه شما فعالیت میکنند. تمرکز بر رقابت ساده است (و زمان و مکان دیگری برای تحلیل رقابتی وجود دارد)، اما در این مرحله باید بر خودتان تمرکز کنید.
کسبوکار شما چه چیزی دارد که دیگران نمیتوانند آن را تقلید کنند (حداقل قانونی)؟ پاسخ «برند» شماست.
به همین علت، باید مطمئن شوید که برندتان از عناصری که منحصر به شماست (ارزشها، مزایا و خصوصیاتی که برند شما را منحصربهفرد میکند) تشکیل شده است و فقط از آنها الهام میگیرد.
زمانی را به تهیه لیستی از خصوصیاتی که کسبوکار شما را از دیگران متمایز میکند، اختصاص دهید. منظور ما ویژگیهای محصول مثل ظاهر، اجزاء یا قابلیتهای آن نیست، بلکه نحوهای است که محصول یا خدمت پیشنهادی شما زندگی افراد را بهبود میدهد و در موفقیت آنها مشارکت میکند.
4 .منابع بصری خود را ایجاد کنید.
در این مرحله باید مخاطب هدف خود، بیانیه مأموریت و ویژگیهای خاص کسبوکار خود را درک کرده باشید. اگر این مراحل را با موفقیت پشت سر گذاشتهاید، میتوانید به مرحله هیجانانگیزتر برندسازی، یعنی طراحی بصری، بپردازید. منظور ما لوگو، پالت رنگی، فونت، طراحی آیکون و مؤلفههای بصری دیگر است.
هنگام خلق چنین عناصری، مجموعهای از دستورالعملهای برند یا راهنمای سبک برند را تدوین کنید تا بر ترکیب و استفاده از منابع بصری خود نظارت داشته باشید. این کار تضمین میکند که افراد از برندینگ جدید شما به نحو صحیح و هماهنگی استفاده میکنند.
طراحی لوگو و رنگهای شما جلوهی بصری و نماد ارزشهای کمپانی شما هستند. لوگو به عنوان چهرهی کمپانی و از اولین روشهایی است که مصرفکنندگان برای شناسایی برندتان از آنها استفاده میکنند. لوگوی شما باید منحصربهفرد باشد، قابلیت شناسایی سریع داشته و درکشدنی باشد.
لوگوی خود را با دقت انتخاب کنید تا تمام مخاطبان هدفتان را در بر بگیرید و پایهی اعتماد را برای مشتریانتان پیریزی کنید.
نکته: طراحی میتواند بهاندازهای که هیجانانگیز است ترسناک باشد. سعی کنید تا فردی بارفتار حرفه ای را برای کارهای طراحی لوگو و هویت خود استخدام کنید یا از تمپلیتهای طراحی استفاده کنید.
5 .موضع برند خود را مشخص کنید.
موضع برند یعنی شما برای متمایز شدن از رقیبان چه برنامهای دارید. این چیزی است که شما را در آنچه میتوانید به مشتریان ارائه کنید، منحصربهفرد میکند. داشتن یک ایدهی موضعگیری واضح و بر پایهی ارزش، در بازار برایتان اعتبار و قدرت به ارمغان میآورد و متمایزتان میکند.
6 .برای برندینگ باید صدای برند خود را پیداکنید.
در مرحله بعدی باید مؤلفه شنیداری برندتان را پیدا کنید. فرض کنید که با برندتان صحبت میکنید؛ باید چگونه به نظر برسد؟
نحوه تعامل با بازار هدفتان نیز باید بخشی از برندینگ شما در نظر گرفته شود. بهتر است صدای برندی را تعریف کنید که با مخاطبانتان ارتباط برقرار کند و با آنها سازگار باشد، در غیر این صورت مشتریان احتمالا به آن توجه نمیکنند؛ به همین علت، از برگشتن به مرحله اول برای آشناشدن با مخاطبانتان غافل نشوید.
تلاش کنید تا مطمئن شوید که لحنتان در سراسر کمپینهای تبلیغاتی و کپشنهای شبکههای اجتماعی تا پستهای وبلاگ و داستان برند، هماهنگ و ثابت باشد.
به مخاطبانتان این امکان را بدهید تا با برند شما آشنا شوند و بتوانند صدای برندتان را تشخیص دهند؛ حتی بهتر، میتوانید صدای سرگرمکننده و جذابی را انتخاب کنید تا مخاطبانتان همیشه چشمبهراه بهروزرسانیهای شبکههای اجتماعی و ایمیلهایتان باشند.
7 .دربارهی قیمتگذاری و موقعیت در بازار تصمیم بگیرید.
قیمت محصول ناخودآگاه ارزشی را به مشتری انتقال میدهد. تصمیم گیری دقیق دربارهی قیمتگذاری و موقعیت در بازار، در تعیین هدف و به دنبال آن در ارسال پیام بیشتر به مشتریان به شما کمک میکند.
تعیین قیمت بالا بر محصولات معمول، مثل کفشها یا ژاکتها، این مفهوم را میرساند که این آیتم لوکس و باارزش است. قیمت کمتر از ارزش واقعی برای یک آیتم، به مشتری نشان میدهد که کیفیت قابلاعتماد است، ولی به هیچ وجه مطلوب نیست. این روش میتواند سیستم خرید مداومتری را برای مشتریانی که خواهان پول بیشتری هستند، پدید آورد.
8 .از برندینگ خود استفاده کنید.
برند شما فقط در صورتی کار میکند که شما هم کار کنید. وقتی کار طراحی و ایجاد برند جدیدتان (برندسازی مجدد) تمام شد، آن را در همه بخشهای کسبوکارتان بگنجانید. هرجا که ردپایی از مشتری است، برندینگ شما باید حضور داشته باشد.
نتیجه گیری :
برندهای قدرتمند به وسیله برندینگ خود را از دیگران متمایز میکنند. مؤلفههای محسوسی که در این فرایند مشارکت دارند عبارتاند از: لوگوی جذاب، عبارت تبلیغاتی زیرکانه، بیانیه اصیل و صدای برند واضح و رسا، اما برندهای باهوش بر تصویر کلی برند نیز متمرکز هستند. اگر بتوانید به قلب مخاطبان هدف و سازمانتان راه پیدا کنید، برند موفق بهدنبال آن خواهد آمد.
برندینگ نام، لوگو، پالت رنگی، صدا و تصویر سازمان شما و حتی بیشتر از این چیزهاست. برند سازی حس نامحسوسی است که مشتریان هنگام تعامل با برند شما دارند، همان تجربهای که در ابتدای این مطلب به آن اشاره کردیم. در این مطلب توضیح دادیم برندینگ چیست، اصول و مراحل برند سازی کدامند و اهمیت برند سازی چیست. امیدواریم مطالعهی این مطلب برای شما مفید بودهباشد. نظرات خود را با ما بهاشتراک بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید